پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
ارزش افزوده
نوشته شده در شنبه 30 بهمن 1395
بازدید : 296
نویسنده : بالاخاني

 شرح و توضیحات مورد نیاز در خصوص جرایم ارزش افزوده : 

 
ماده ۲۲- مؤدیان مالیاتی در صورت انجام ندادن تکالیف مقرر در این قانون ویا در صورت تخلف از مقررات این قانون، علاوه بر پرداخت مالیات متعلق وجریمه تأخیر، مشمول جریمه ای به شرح زیر خواهند بود:
۱- عدم ثبت نام مؤدیان در مهلت مقرر معادل هفتاد وپنج درصد (۷۵%) مالیات متعلق تا تاریخ ثبت نامه یا شناسایی حسب مورد.
۲- عدم صدور صورتحساب معادل یک برابر مالیات متعلق.
۳- عدم درج صحیح قیمت در صورتحساب معادل یک برابر مابه التفاوت مالیات متعلق.
۴- عدم درج وتکمیل اطلاعات صورتحساب طبق نمونه اعلام شده معادل بیست وپنج درصد (۲۵%) مالیات متعلق.
۵- عدم تسلیم اظهارنامه از تاریخ ثبت نام یا شناسایی به بعد حسب مورد، معادل پنجاه درصد (۵۰%) مالیات متعلق.
۶- عدم ارائه دفاتر یا اسناد ومدارک حسب مورد معادل بیست وپنج درصد (۲۵%) مالیات متعلق.
 
 
ارایه اطلاعات تکمیلی در خصوص ماده 22 : 
1-اگر جریمه بند 1 دریافت گردد جربیمه بند 5 منتفی میگردد . 
2-اگر جریمه بند 2 دریافت گردد ، جریمه بند 3 و 4 موضوعیت ندارد . 
3-مبنای محسابه جرایم تاریخ انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه است . 
4-جرایم بند 6 جمع شونده است چون از عبارت یا استفاده شده، اگر هر دو مورد رعایت  نشود جمع جریمه 50% میباشد.
5-عدم ارایه صورت حساب در حکم عدم صدور است . اگر جریمه موضوع بند 2 شامل مودی شود جریمه بند 6 دیگر موضوعیت ندارد . 
6- کلیه جرایم ارزش افزوده غیر قابل بخشودگیست به جز یک مورد خاص .

:: موضوعات مرتبط: , امور مالي , متفرقه , ,



تعطیلی سی ام اسفند
نوشته شده در شنبه 30 بهمن 1395
بازدید : 227
نویسنده : بالاخاني

 ‌در تقویم سال ۹۵ روز ۳۰ اسفند تعطیل نیست، اما ساعت تحویل سال، ساعت ۱ و ۵۸ دقیقه همین روز است. با این شرایط باید روز مذکور را تعطیل حساب کرد یا کاری؟ برخی از کارفرمایان از کارگران خواسته اند یک روز جمعه بجای ۳۰ ام اسفند با شرایط عادی سر کار بیایند، تکلیف چیست؟ 

 

:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,



داستان
نوشته شده در یک شنبه 19 مرداد 1393
بازدید : 659
نویسنده : بالاخاني

  

 

 

داستان “اتاق بادکنکی”

 

در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید .

همه اینکار را انجام دادند و تمام بادکنک ها درون اتاقی دیگر قرار داده شد .

اعلام شد که هر کس بادکنک خود را ظرف 5 دقیقه پیدا کند .

همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند

ولی هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند .

دوباره اعلام شد که این بار هر کس بادکنکی که برمیدارد به صاحبش دهد .

طولی نکشید که همه بادکنک خود را یافتند .

دوباره بلندگو به صدا درآمد که این کار دقیقاً زندگی ماست .

وقتی تنها به دنبال شادی خودمان هستیم به شادی نخواهیم رسید .

در حالی که شادی ما در شادی دیگران است .

شما شادی را به دیگران هدیه دهید و شاهد آمدن شادی به سمت خود باشید …

 

 

داستان ” 8دقیقه غیر قابل تحمل”

 

نگاه ها همه بر روی پرده سینما بود .

اکران فیلم شروع شد .

شروع فیلم سقف یک اتاق دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق .

همه تماشاگران منتظر حضور شخصی و یا حرکت دوربین بودند ، اما

بازهم دقایق سه ، چهار ، پنج …….. هشت ، همچنان فیلم فقط سقف اتاق را نمایش میداد !

کم کم صدای همه در آمد ، اغلب حاضران سینما را ترک کردند !

ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین و به جانباز قطع نخاع خوابیده روى تخت رسید .

زیرنویس : این تنها ۸ دقیقه از زندگى این جانباز بود و شما طاقت نداشتید …

 

داستان آموزنده “مهندس و کارگر”

 

روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﺵ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ .

ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭﻧﻮ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ .

ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ 10 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ( ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ) .

ﮐﺎﺭﮔﺮ 10 ﺩﻻﺭ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﺍﻭﻧﻮ ﺗﻮﺟﯿﺒﺶ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ .

ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ 50 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ

ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺍﻭﻣﺪﻩ، ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ .

ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ (ﮐﻮﭼﮑﯽ) ﺭﻭ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﮐﺎﺭﮔﺮ .

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ

ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮐﺎﺭﺷﻮ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻭ ﺣﺮﻓﺎﺷﻮ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻣﯿﺰﻧﻪ .

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺬﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ .

ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﻮﻥ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺪ

ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯾﻢ ، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺳﺖ ، ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ

ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ، ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺬﺍﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ

ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ


:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,



رابرت كيوساكي
نوشته شده در یک شنبه 19 مرداد 1393
بازدید : 600
نویسنده : بالاخاني

 رابرت در هاوایی به دنیا آمد و در همان جا بزرگ شد. او چهارمین نسل یک خانواده دورگه ژاپنی – امریکایی بود. پدرش رئیس آموزش و پرورش ایالت هاوایی بود. او پس از اتمام دوران دبیرستان در نیویورک به ادامه تحصیل پرداخت و پس از به پایان رساندن دانشگاه، به نیروی تفنگداران دریایی آمریکا پیوست و به عنوان افسر و خلبان هلیکوپترهای سنگین و مسلح نظامی راهی ویتنام شد. در بازگشت از ویتنام، زندگی مالی و تجاری رابرت آغاز شد. در سال ۱۹۷۷ او شرکتی را بنیان نهاد که نخستین کیف های پول مردانه ای که مخلوطی از نایلون و ولکرو بود، به بازار عرضه کرد. که این محصول بعدها به یک فرآورده مولتی میلیون دلاری جهانی تبدیل شد. او و محصولاتش در مجلات معتبر جهانی حضور داشته و دارند. با بازنشسته شدن در سن ۴۷ سالگی در سال ۱۹۹۶، رابرت به سرمایه گذاری یعنی آن چه بیش از همه مورد علاقه اش بود، روی آورد. در این سال رابرت در سه شرکت سهامی عام کشف نفت، طلا و نقره سرمایه گذاری عمده کرد که شرکت های نقره و طلا برای سرمایه گذارانش، پول زیادی به ارمغان آوردند. وی همچنین در این سال کتاب “پدر پولدار، پدر بی پول” را نوشت. این کتاب به مدت سه سال پر فروش ترین کتاب نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال بود. در این کتاب رابرت در مورد دو پدر خود توضیح می دهد.یکی پولدار و دیگری بی پول، اولی بسیار باهوش، تحصیلکرده و دارای مدرک دکترا از دانشگاه استنفورد و دیگری تا هشت کلاس تحصیل کرده بود. هر دوی آنها در حرفه هایشان موفق بودند و تمام عمرشان را به سختی کار کرده بودند اما یکی وقتی مرد، ده ها میلیون دلار برای خانواده و سازمان هاس خیریه به جا گذاشت، حال آنکه دیگری پس از مرگش مقروض بود. موفقیت کتاب “پدر پولدار،پدر بی پول” سبب شد تا شرکت “پدر پولدار” تاسیس شود. این شرکت یک موسسه بین المللی آموزشی است که به آموزش تجارت و سرمایه گذاری در هفت کشور جهان مشغول است و ده ها هزار دانشجو دارد. در طول دهه اخیر رابرت کتاب های زیادی را به تحریر در آورد که هر یک به نوبه خود موفقیتی را برای این شرکت به همراه داشته است. به دلیل نگرانی فراوانی که رابرت از خلا در حال رشد میان داراها و ندارها داشت، به خلق بازی “گردش پول” پرداخت که به آموزش پول اختصاص داشت. بازی ای که نیویورک تایمز درباره آن می گوید: “گردش پول، بازی جدیدی است که هدف آن آموزش سرمایه گذاری و کسب ثروت به افراد است و به سرعت طرفداران زیادی در سر تا سر جهان پیدا کرده است. “ این بازی در حقیقت بر پایه اصولی طراحی شده که در کتاب هایش به آن اشاره می کند. وی درباره ایده خلق این بازی می گوید: “من در طول سال های تحصیلی ام به این نتیجه رسیدم که بهترین شیوه یادگیری، تمرین و تکرار است. پس به فکر طراحی بازی ای افتادم که بتواند در کنار جذابیت و سر گرمی ، مفاهیم مالی، سرمایه گذاری و حسابداری را به افراد بیاموزد. آموزش چنین مفاهیمی با مطالعه کتاب و یا شرکت در کلاس های آموزشی، ممکن است کمی کسل کننده و دشوار باشد. “ هر چند حرفه رابرت، بر رشد دادن شرکت های کم سرمایه استوار است، اما در موسسه آموزشی او، مهمترین چیزی که تعلیم داده می شود، عشق و استقامت واقعی اوست. او این آموزش را با کمک گرفتن از مردان بزرگی چون اگ مندینو، زیگ زیگلار و آنتونی رابینز انجام می دهد. پیام رابرت کیوساکی آشکار است: “مسوولیت امور مالی ات را خود بر عهده بگیر، یا تا آخر عمر پذیرای دستورالعمل ها و فرمایشات دیگران باش. به دست خودت است که ارباب پول باشی یا برده اش. “ رابرت کلاس هایی دارد که از یک ساعت تا سه روز طول می کشد و به مردم درباره رموز ثروتمند شدن آموزش می دهد. گرچه سوژه های کلاس او شامل “سرمایه گذاری با بالاترین بهره و کمترین ریسک”،”چگونه به فرزندانمان آموزش دهیم پولدار شوند” و “تاسیس شرکت ها و واگذاری آن ها” است، لیکین پیام تکان دهنده و استوارش، چیز دیگری است. آن پیام چنین است: “نبوغ مالی را که در وجودتان خوابیده است، بیدار کنید. این نبوغ و استعداد، آماده سر برآوردن است. “ این همان تعریفی است که سخنران و نویسنده شهیر جهانی، آنتونی رابینز در مورد کار رابرت ابراز می دارد. او می گوید: “کار رابرت کیوساکی در امر آموزش، کاری نیرومند، عمیق، شگرف و دگرگون ساز است. من در برابر تلاش هایش سر تعظیم فرود می آورم و به تمام مردم، شرکت در این کلاس ها را توصیه می کنم. “ • مردم کم درآمد و اقشار میانی، برای پول کار می کنند اما پولدارها، پول است که کار می کند. • اکثر مردم به دلیل ترس و حرص در چرخه زندگی گرفتار می شوند. چرخه ای که شامل بیدار شدن، سر کار رفتن، بیدار شدن، پرداخت مخارج و … است. • علت اصلی فقر و نابسامانی مالی، ترس وجهل است، نه اقتصاد یا دولت و یا ثروتمندان. • اکثر مردم، تمام عمرشان را به دلیل احساس ترس به دنبال شغل ثابت، کسب حقوق، افزایش درآمد و امنیت کاری می گردند. • پولدارها دارایی می اندوزند، حال آن که بی پول ها و اقشار متوسط، بدهی می اندوزند و به اشتباه تصور می کنند که دارایی است. • شانس، به ذهن خلاق روی می آورد. • مشکل اصلی، ترس نیست، بلکه چگونگی مقابله با ترس است، مخصوصا ترس از دست ددن پول. • بازنده ها از شکست نا امید می شوند و برنده ها الهام می گیرن


:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
:: برچسب‌ها: كيو ساكي ,



صفحه قبل 1 صفحه بعد